نتایج جستجوی عبارت «غلامحسین روانشاد دبیرستان شعله بیت المقدس والفجر یک فتح المبین رمضان والفجر 8 علی اصغر سرافراز 27/11/1364 فاو - ام القصر 4/6/1369» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
آموزشهای آبی خاکی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
با توجه به ویژگی خاص منطقه عملیاتی والفجر 8، لازم بود رزمندگانی که بعنوان غواص به کار گرفته شده‌اند‌، آموزشهای ویژه ببینند‌. علاوه بر آن کلیه رزمندگانی که به نوعی در این عملیات به کار گرفته می‌شدند باید آموزشهای خاصی را می گذراندند. از این جهت از مدتها قبل رزمندگان آموزشهای شنا و غواصی را در مراکز مختلف آموزشی در استانهای گوناگون کشور گذراندند‌. آقای علیرضا هائم در این خصوص می‌گوید‌: (2-ALI HAEM-5) ما از حدود 5/1 سال قبل از...
فراوانی و درصد ایثارگران گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » تحليل آماري »
گردان کمیل، جمعی لشکر 33 المهدی‌(عج ) از نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ تنها سازمان مستقل رزمی شهرستان نی‌ریز می‌باشد ‌که در جنگ تحمیلی ‌‌در عملیاتها و پدافند‌های زیادی، حضور فعّال و چشمگیری داشته است‌1‌. نیروهای این گردان را عموما" بسیجیان و اعضای سپاه پا‌سداران انقلاب اسلامی شهرستان نی‌ریز تشکیل می‌داده‌اند و فرماندهی آن نیز تا بهمن ماه سال 1364 بعهد ه سردار شهید اسلام علی اصغر سرافراز و پس از آن تا کنون بعهده سردار علی اصغر...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عبدالحسین زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
آنانکه ره عشق گزیدند همــــــه                    در کوی شهادت آرمیدند همه سال ۱۳۳۶ در خانواده‌ای متدین و مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که به عشق سالار شهیدان، او را عبدالحسین نامیدند، به این امید که روزی ادامه‌دهنده راه آن امام همام باشد. به دلیل مشکلات اقتصادی از کسب دانش و تحصیل بازماند و برای تأمین روزی حلال برای خانواده خود به کار پرداخت. با انتخاب راه و مسیر انقلاب اسلامی...
قاطر و ماسک ضد گاز شیمیایی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10، در منطقه خرمال و حلبچه بعثیون کافر مرتبا" گاز شیمیایی می‌زدند‌. یکی از برادران تدارکات که مسئولیت رساندن غذا با قاطر ‌به نیروهای مستقر در خط را برعهده داشت‌، در بین راه بوی گاز شیمیایی را استشمام می‌کند‌. بلافاصله ‌‌ماسک خود را بیرون ‌آورده و روی پوزه قاطر می‌بندد‌، همراهان او علت را سئوال می‌کنند‌، در پاسخ می‌گوید: من شیمیایی بشوم طوری نیست‌، خدا کند این قاطر شیمیایی نشود تا بتواند ‌‌غذا ها را...
-حال و هوای معنوی بچه ها قبل از استقرار در خط
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
آقای سمیع یزدانی در رابطه حال بچه های خط به ذکر خاطره ای می پردازد و می‌گوید‌: (1-YAZDANI-8) قبل از آنکه به خط خرمشهر برویم در پادگان امیدیه مستقر بودیم. بچه‌ها صبحها قبل از اذان، در گوشه و کنار نماز خانه مشغول دعا‌، نیایش و نماز شب بودند و خود را از نظر معنوی آماده می‌کردند. بعد از اقـامـه نماز‌، ورزش و تمرین شروع می شد‌، و برخی اوقات شهید علیرضا اکرامپور در جلو حرکت می کرد و گردان پشت...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد قاسم عنبری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
غلامحسین ۱۳۴۷/۱/۴ در روستای مشکان نی‌ریز چون شمیم گل‌های بهاری فضای خانه را معطر ساخت و لبخند شادی را به لب‌های مادر نشاند. از همان کودکی به کار و فعالیت در کنار پدرش مشغول شد و آداب زندگی را فراگرفت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جهت گذراندن خدمت سربازی، به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تاریخ ۱۳۶۵/۱/۲۳ به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل اعزام شد. غلامحسین، انسانی مهربان، دلسوز و متواضع بود و در کنار کارهای روزانه...
گفتن نگوئید
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در آستانه عملیات والفجر 8 به برادران گردان گفته بودند که اگر کسی از شما در مورد مقر گردان، تعداد نیروها و... سئوال کرد به او جواب ندهید. بدانید که این موارد محرمانه هستند و ممکن است سوال کنند‌ه خودی نباشد و اطلاعات نیروها به دست دشمن بیفتد. یک روز فردی از شهید محسن پرهوده سئوال می‌کند. برادر شما چند نفر هستید؟ در جواب می‌گوید: به اندازه کافی هستیم، مجددا" سئوال کرده بود از کدام گردان هستید؟ ایشان...
گلایه ای از دوستان
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر هشت »
در اینجا ضمن احترام به همه کسانی که سعی در ثبت خاطرات و جانفشانی‌های جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران اسلامی نموده‌اند‌، ‌گلایه‌ای هم داریم. از‌ نویسنده یا نویسندگان محترم کتاب "‌نبرد فاو‌" از انتشارات معاونت سیاسی ستاد کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی‌. نویسنده محترم کتاب در بحث "‌عملیات ایذایی در محور جاده ام القصر‌" در صفحه 195، در شرح عملیات شب 27/11/1364، شرح فداکاریهای رزمندگان لشکر محمد رسول‌الله‌(ص) را حتی با ذکر نام گروهان و گردان...
برادران گشتی عراق
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از عملیات والفجر 2 در ارتفاعات مشرف بر شهر " چومان مصطفی"ی عراق مستقر بودیم. عراقیها برای اینکه سنگرهای کمین ما را شناسایی کنند بعضی از شبها چراغ فانوس به گردن الاغها می انداختند و آنها را به طرف نیروهای ما رها ‌می‌کردند. تا بچه‌ها به خیال اینکه افراد گشتی عراق هستند بطرف آنها تیراندازی کنند و سنگرها شناسایی شود‌. برادران چون از این موضوع مطلع بودند هر شب انتظار چنین کاری داشتند و تیراندازی نمی‌کردند. برخی...
مگس و مجس
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات والفجر 10 که در منطقه عملیاتی خرمال انجام شد. بچه‌ها دو سرباز عراقی را به اسارت می‌گیرند و برای چند ساعتی آنها را نزد خود نگه می‌دارند. آنها با تکلم ناقص عربی شروع می‌کنند ‌‌با ‌ اسیران مکالمه کردن.‌ به آنها محبت کرده و به شوخی کردن می‌پردازند‌، یکی از برادران به دو سرباز عراقی تخمه کدو تعارف می‌کرد و می‌گفت، بگو "کدو"، بگو "مگس" و سرباز عراقی‌‌ می‌گفت: "مجس" و همه می‌خندیدند. موقعی که می‌خواستند...